برای شهری پاکتر فرهنگسازی کنیم!
وقتی صحبت از عادات میکنیم این عادات بخشی از یک فرهنگ گستردهتر شهری نیز هستند. اگر نگاهی به تجربه کشور آمریکا بیندازیم، شاید تصور کنیم این کشور با سرانه قابل توجه خودرو نیاز چندانی به سرویسهای کارپول (carpool) یا همان سفرهای اشتراکی نداشته اما واقعیت طور دیگری بود. تجربه سفرهای اشتراکی در آمریکا به سالهای خیلی دورتری برمیگردد؛ دهه ۱۹۴۰ و اواسط جنگ جهانی دوم که کمبود بنزین و لاستیک باعث محدودیت در استفاده از خودروهای شخصی شد. دهه ۱۹۷۰ هم بحران نفتی قیمت گازوئیل را به طور باورنکردنی بالا برد و بسیاری از شرکتهای بزرگ برای کاهش هزینه، برای کارکنان خود خودروهای اشتراکی و سرویسهای حملونقل اشتراکی تهیه کردند. یک چهارم مردم آمریکا در آن دوره تمایل داشتند از این سرویسها برای رفتوآمد به محل کار استفاده کنند. حتی در برخی ایالات نیمی از رانندگان از این سرویس استفاده میکردند. همین پدیده الهام بخش مدیران ترافیک شهری شد تا از آن برای افزایش استفاده از بزرگراهها بهره بگیرند و به این ترتیب بار ترافیکی را کاهش دهند. مسیرهای ویژه کارپول (HOV) در بزرگراهها از همان زمان ایجاد شدند. حتی برای این خودروهای اشتراکی پارکینگهایی با قیمت مناسب در ساختمانها در نظر گرفته شد.
دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ عصر طلایی فرهنگ سفرهای اشتراکی آمریکا بودند. اما با تحولات عمیق اقتصادی و اجتماعی در آمریکا این دوران طولی نکشید. محل کار و زندگی مردم بسیار پراکنده شده بود، زنان وارد محیط کار شده بودند، درآمد مالکان بالا رفته و وضعیت خودروی آنها تغییر کرده بود. همه این ها قدرت خودروهای کارپول را از بین برده و فرهنگ سفرهای اشتراکی را در سراشیبی سقوط انداخت.
طبق آمارهای رسمی جمعیت مردم آمریکا در دهه ۱۹۸۰ بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته بود. همین امر موجب افزایش ۶۰ درصدی تملک خودروهای شخصی در میان مردم این کشور شده و میزان خودروهای سرویسهای سفر اشتراکی به نصف کاهش یافت.
در اکثر ایالات آمریکا مقامات محلی مردم را به کارپول تشویق میکنند. هنوز هم آثار این توجه ویژه به کارپول را میتوان در بزرگراههای برخی از ایالات آمریکا به چشم دید. مسیر عبور ویژهای با علامت HOV برای خودروهای پر سرنشین تعبیه شده تا در روزهای کاری تعداد بیشتری از مسافران از این مسیر عبور کنند. خودروهایی که به این حریم تجاوز کنند ممکن است تا هزار دلار جریمه شوند.
منظرهای که در دوران اوج محبوبیت سفرهای اشتراکی به چشم میخورد یک بزرگراه چهار بانده بود که تردد خودروها در باند HOV آن روان است، در حالی که تردد در سه باند دیگر با ازدحام و کندی مواجه بود. حتی مکانهای مخصوصی برای پیدا کردن همسفران سفرهای اشتراکی وجود داشت. پیدا کردن آنها با وبسایتها و شبکههای احتماعی راحتتر هم شد. همین سفرهای اشتراکی با غریبهها باعث شکلگیری اعتماد مقابل در جامعه آمریکایی شد.
اهمیت موضوع اعتماد تا حدی است که شاید بتوان دلیل رشد نکردن فرهنگ سفرهای اشتراکی در برخی جوامع را همین سوءظن و بی اعتمادی افراد برای همسفری با یکدیگر دانست. شرمانه رونالد بووِن رئیس انجمن امنیت راههای باربادوس میگوید: «شاید فرهنگ بومی باربادوس عامل شکست سفرهای اشتراکی است.» بووِن میگوید: «تا زمانیکه مردم در خودروهای شخصی خود احساس راحتی بیشتری دارند نه تنها سراغ خودروها و سفرهای اشتراکی نمیروند بلکه از اتوبوسها هم استفاده نخواهند کرد.»
فرهنگ سفرهای اشتراکی هنوز در کشور ما هم پا نگرفته و موانع مختلفی بر سر راه آن وجود دارد. با این حال شاید بتوان با استفاده از ابزارهای دیجیتالی، توجه و هوشیاری مردم نسبت به مسائل زیستمحیطی را بالا برد و به رشد فرهنگ سفرهای اشتراکی کمک کرد. هرچند ممکن است این کار ناچیز به نظر برسد اما شاید تنها راه نجات شهر تهران همین باشد؛ شهری که غلظت آلایندههایش در اکثر روزهای سال در مرز ناسالم قرار دارد و دیر یا زود هوایی برای نفس کشیدن نخواهد داشت.

تاکسی اشتراکی میبریم
میبریم قصد دارد، دقیقاً بخشی از این فرهنگ را تغییر دهد. سعی دارد کاری کند که هر وقت تصمیم به روشن کردن ماشین گرفتیم پیش از هر چیز به اشتراک صندلیهایش فکر کنیم.
اگر قصد دارید با خودروی شخصی به محل رویداد بروید کافی است آن را از mibarim.com/driver دانلود کنید و پس از انتخاب مسیر زمان حرکت خود را تعیین کنید.
اگر هم قصد دارید از خودروی شخصی دیگران استفاده کنید لازم است اپلیکیشن مسافر را از mibarim.com/passenger دانلود کنید. بعد از این اولین چیزی که میبینید مسیرهای به اشتراک گذاشته شده است کافی است یکی را رزرو کنید و سر زمان در ایستگاه حاضر شوید.
حالا میتوانید تبدیل به یکی از کنش گران اصلی کاهش ترافیک و آلودگی هوا شوید.
تاکسی اشتراکی می بریم